خاطرات کاغذی

ببینید | خوشه‌های طلایی

خواهر و برادر یتیمی با نام‌های یانکا و اولسیا، با قرض‌کردن اسب آسیابان تصمیم گرفتند مزرعه خود را شخم بزنند. هنوز کار بذرپاشی تمام نشده آسیابان به دنبال اسبش آمد و، چون بچه‌ها پولی نداشتند، در ازای آن چشم طمع به خروس‌شان دوخت، اما خروس از دست آسیابان فرار کرد و مرد طماع ظرف بذر‌ها را با خود برد. خروس با هدف برگرداندن بذر‌ها به‌دنبال آسیابان رفت و موفق شد با حمله به او سه دانه گندم به‌دست‌آورد.
کد خبر: ۱۴۵۶۵۵۲
نویسنده مریم فلاح - نویسنده و پژوهشگر

 

تعداد بازدید : 16

خروس دانه‌ها را به یانکا و اولسیا رساند و بچه‌ها تصمیم گرفتند آن‌ها را بکارند، اما یکباره باد، وحشی شد و ناخواسته دانه‌ها را برداشت و پراکنده کرد. بچه‌ها به دنبال باد رفتند تا از او بخواهند دانه‌ها را به آن‌ها برگرداند و دراین راه سختی‌های زیادی متحمل شدند. سرانجام عموباد را یافتند که در جنگل خوابیده بود، او را بیدار کردند و ماجرا را گفتند. باد ناراحت از این ماجرا بچه‌ها را روی شانه‌اش نشاند و به اتفاق به طرف آسیاب رفتند. باد عصبانی آسیاب را به هوا برد و با مجازات آسیابان بچه‌ها را به بذر‌های گندم رساند و ....

«خوشه‌های طلایی» با عنوان روسی Золотые колосья، محصول سال ۱۹۵۸ استودیوی سایوزمولت‌فیلم روسیه به کارگردانی مشترک لئونید آریستوف و الگا خاداتوا است. فیلمنامه این کارتون تک‌قسمتی به قلم جین ویتنسون با اقتباس از یک داستان عامیانه بلاروسی نوشته شده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها